دکی: درود بر اعلاحضرت رضاه شاه دوم وارث تاج و تخت کیان
و از تبار کوروش و داریوش ..
رضاپ: سلام , با منی؟
دکی: بلی سرورم
رضاپ: تعارف معارف رو بزار کنار رفیق .. سوالتو بپرس..چائیتم
بخور تا سرد نشده..
دکی: چشم قربان.. سوال اولم اینه که آیا حضرتعالی با سایت
دنباله آشنایی دارید؟ آیا تاکنون از سایت ما بازدید داشته اید و کلا نظرتون در مورد دنباله چیه؟
رضاپ: دست شما درد نکنه , مشتی من خوراکم دنبالست , مخصوصا
از وقتی اکانت بالاترینم بسته شده فقط با دنباله حال می کنم
دکی: باعث افتخار ماست سرورم , امیدوارم روزی پا روی سر ما
بزارید و در سایت ثبت نام بفرمائید
رضاپ: بیشین بابا.. اون زمان که تو فرق دنباله رو با دنبلان
نمیدونستی من کاربر فعال دنباله بودم
دکی با طپش قلب: وای سرورم باورم نمیشه , همینه که همه میگن
سگ دنباله میارزه به بالاترین, وقتی دوستان این مصاحبه رو ببین خیلی خوشحال میشن.. لطفا بفرمائید آیدی شما چیه تا لینکهاتونو با
قلبهامون مثبت بارون کنیم..
رضاپ با اخم: اولا مالیدی, آیدیمو بدم که مولن گیره و اون
پائیز بچه پررو حیثیت واسم نزارن؟ به ناموس آدم هم کار دارن اینا.. حالا ما واسه رد گم کنی اسم شازده خانم رو تو شناسنامه گذاشتیم
ایمان, قتل که نکردیم , تازه تو خونه صداش می کنیم ساناز ,
خودشم اینجا نشسته , دخترم ما تو خونه بهت چی می گیم؟
پرنسس ایمان با طنازی: بهم میگین اینقدر با سر و کونم ور
نرم و بشینم یه کمی درس بخونم که مثل عمه جون بابام والاحضرت شاهدخت اشرف ..
رضاپ با دلخوری: خیلی خوب , خیلی خوب , نمیخواد توضیح بدی
.. آقای دکی اینارو ننویس تو مصاحبه , پرنسس متاسفانه زیاد زبان فارسیشون خوب نیست..سوال بعدی رو بپرس
پرنسس ایمان با جیغ: زبون فارسی من خوب نیست یا عمه جونت
حالش خوب نبوده ؟ کاری نکن یه مصاحبه کنم پته ی همتونو بریزم رو آب .. اصلا دیگه باهات قهرم .. پدر بد ..
رضاپ با تحکم: یهو بیا منو بخور .. چه دمی درآورده واسه من
.. یه بار دیگه ببینم نشستی کامنتهای دنباله رو میخونی لپ تاپتو از پنجره شوت میکنم تو استخر .. معلوم نیست این دنباله کلاس فحش و
پرروبازیه یا سایت اشتراک لینک .. از وقتی دنباله باز شدی ریده شده تو اخلاقت .. دختره ی چش سفید ..
دکی با خضوع: نگران نباشید قربان,سردبیر مجله مصاحبه رو
ادیت میکنه .. من خودم از دوستداران شما هستم قربان, میشه آیدیتونو فقط به خود من بگید؟ .. این تن بمیره شما رضاگرین پاور نیستی؟
رضاپ با ناامیدی: برو بابا حال نداری , من در تمام عمرم به
اندازه ی دو ساعت اون نمیتونم لینک بدم..سوپر گرین پاوره لامصب..
دیگه هم در مورد آیدی من سوال نکن..سوال درست حسابی بلد نیستی
بپرسی؟ صد رحمت به فوتی ..
دکی با شرمندگی: چشم سرورم , میخواستم نظرتون رو در مورد
سلطنت و زمان رسمی تاجگزاریتون بپرسم ..
رضاپ با بی حوصلگی: در مورد چی چی گزاری؟.. راس میگه پائیز
دنباله خاک پای رضا کم نداره .. کدوم سلطنت؟ کدوم پادشاهی؟ شما فکر میکنید من عبدل کـ..س خرنه هستم آره؟ اون مملکت با گندی که خ.ر و
ا.ن بهش زدن لااقل صدسال کار داره که تازه بشه مثل زمان بابام , تا اون موقع هم ملت همیشه الواط در صحنه ی ایران شصتاد بار انقلاب
کردن و مارو انداختن بیرون.. برو بابا دلت خوشه .. مگه خر گازم گرفته تاجگزاری کنم ؟!!
دکی با ناامیدی: پس حتما قصد دارید پست ریاست جمهوری رو بپذیرید
سرورم ..
رضاپ: نرچ
دکی: ریاست مجلس ؟
رضاپ: نرچ
دکی: وزیر خارجه؟
رضاپ: گیر دادیا .. ولمون کن بزار زندگیمونو بکنیم بابا, اون
مملکت هنوز خ.ر داره توش جفتک میندازه صدتا صاحاب داره و شونصد نفر دارن تو پاریس و لندن و لس آنجلس تو سرو کله ی هم میزنن و خواهر
و مادر همدیگه رو هوا میکنن, وای بحال اینکه این آدمخورا گورشونو گم کنن برن .. این مجاهدینی که من دیدم, یوقت دیدی به منم گفتن مامور
اطلاعاتی رژیم و بازجوی اوین و عامل اعدامهای سال 60 .. تازه این اصلاحات چیها رو کی میخواد جمع کنه ؟ من شورت و سوتین خانم بچه ها
رو هم سبز براشون میگیرم از ترس این پاچه ورمالیده های اتاق فکر لندن ولی باز انگار ارث باباشونو از آدم میخوان .. به بروبچ دنباله
سلام برسون و بگو جان خرچنگ , مرگ آریسچن, دست از این سر کچل ما بردارین ..
دکی با گریه: چشم سرورم .. اگه هر صحبت دیگه ای دارید بفرمائید
..
رضاپ: جشن مهرگان رو به همه ی رفقای دنبالگی تبریک میگم و
ازشون میخوام این دو روز عمر رو لااقل تو دنیای مجازی تو سر هم نزنن و فحشکاری نکنن .. در ضمن به این مریم خانم خاک پا هم بگید دهن
منو سرویس کرده خداوکیلی , آخه این خانم من هر از گاهی یه سری به دنباله میزنه و لینکها و کامنتهای این خانم رو میبینه و من بدبخت
رو یه هفته خونه راه نمیده که هیچ, یک ماه هم نمیتونم نزدیکش برم.. من خاک
پای همتونم به مولا , فقط این خاک پا رو یجوری توجیهش کنید که از ما بکشه بیرون ..دمتون گرم ..
پرنسس ایمان با چشمک: پاپا یادت نره بگی .. قول دادیا.. اگه
نگی دیگه باهات حرف نمیزنم به قرآن مجید ..
رضاپ با ناچاری: خیلی خوب دخترم , میگم , به پائیزخان هم بگید
ساناز سلام میرسونه ومیگه اگه این دفعه جواب آفلاینهامو ندی عکست وهرچی بین ما گذشته رو مینویسم و میزارم تو فیسبوک تا همه بدون چه پست فطرتی هستی .. دروغگو..
پرنسس ایمان: پاپا جون گفتم بگو خودکشی میکنم .. خیلی لوسی
..
رضاپ: دخترم اون که میدونه تو عمرا جرات آمپول زدن هم نداری
, چه برسه به خودکشی .. میخواد خودکشی کنه واسه من؟ جان همون عمه ی بابات تو راس میگی ..
دکی: اعلاحضرت از وقتی که در اختیار هفته نامه ی دنباله گذاشتید
سپاسگزارم .. جاوید شاه ..
رضاپ در حال آه کشیدن: من هم متشکرم .. همین الان هم از خونه
ی من برو بیرون تا قاطی نکردم .. بدو ببینم .. ای خدا آخه این همه آدم تو این دنیاست
من بیچاره چه گناهی کرده بودم که باید صاف از فلان شهبانو می افتادم بیرون .. کاش کیا قبول کنه من رو هم با خودش ببره جزیره ذرت بکاریم
.. جائیکه نه تلویزیون باشه نه ماهواره نه اینترنت نه هیچ کوفت دیگه ای.. جائیکه اسم آخوند و مجاهد و شاه و توده ای و اصلاح طلب و مشروطه
و جمهوری و هیچ مزخرف دیگه ای شنیده نشه .. جائیکه مجبور نباشم صبح تا شب در مورد کودتای 28 مرداد و مصدق و شعبون بی مخ توضیح بدم ..
جائیکه اسم نکبت احمدی نژاد و خایمنه ای و جنتی و حتی موسوی و کروبی و خاتمی رو هم از یاد ببریم .. جائیکه یه روز خبر بد نشنویم .. جائیکه
....