فیس تو
پرسوگ و بوکت بویناک
دیدگانت
گود و کمسو چون مغاک
ملغمه آش
قلمکاری عجیب
بستنی
فالودهی آمونیاک
خوش ز دور
آید دهل ای هوشیار
گوشهی
ماهور نَبْوَد هاردراک
هر طرف عکس
رخ جانانهای
یک طرف
محمود و آن دیگر باراک
اینطرف
جوجهبسیجیها به صف
یقههای
چرک و ریش چسبناک
آنطرف
ترشیدههای بینوا
سینهها
عریان و دامن چاکچاک
هریکی پانگرگ
نکبت صد اکانت
همچو صد
تیتاپ هر خر را خوراک
مجمع
قدارهبندان فسیل
کآرزوشان
هست احیای ساواک
اینطرف یک
عاشق دلخسته زار
استاتوسش
اشک و آه سوزناک
یک گل
نسیرین زیبا برشکفت
که
ستودندش همه جانهای پاک
ناگهان
برقی جهید و برق رفت
گشت پیدا
کوثرانااعطناک
مژده ای
دل نایب برحق رسید
حضرت عظمی
جناب اژدهاک
خون ستار
بهشتی خورده بود
جرم
حقگویی, مجازاتش هلاک
........
باز دل
ماتم گرفته وای وای
قطع میشد
کاش یکدم تیک تاک
این سیه
پوشان کجایم میبرند
نیمه شب
در کوچههای وهمناک
دست گیرم
ساقیا رحمی نما
بوسهام
ده دختر رعنای تاک
با غریبی
این ستم انصاف نیست
با غریبی
بینشان و بیمناک
هیچ تنها
از تو تنهاتر نبود
برگ
پاییزی خفته زیر خاک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر