آفت مام وطن, نکبت شاهاللله است
رذل بیچاک و دهن, اُمت شاهاللله است
روز و شب در پِیِ شَه کردن آن تولهشهند
شهپرستی هدفِ وحدتِ شاهاللله است
آنچه غَش میکند از خنده بر آن جوجهکباب
ادعائیست که در صحبت شاهاللله است
به فنا گر بدهد شازدهی گولی کشور
ماستمال عملش, نهضت شاهاللله است
ذرهای درد وطن در دل این خامان نیست
عشق میهن به نقی, حیلت شاهاللله است
همچو یک گله سگ هار به هر سوی دوان
باندبازی همه جا عادت شاهاللله است
فحش و نفرین به همه پاک نهادان وطن
نفی ملت, هنر و صنعت شاهاللله است
نیست آزادی و پیمان و خرد در سرشان
نوکری, بیصفتی, سیرت شاهاللله است
گر همه اهل جهان غرقه شود, گو بشود
گَرمِ پابوسِ فلان, حضرت شاهاللله است!
همه خودکامگی است و همه دیوانگی است
ناقض فکر و بیان, دولت شاهاللله است
نیست پاییز به دیوانه حَرَج, زور مزن
گوسپندی و خَری, خلقت شاهاللله است